پرسش و پاسخ شبهات بدعت گذاری وهابیت تکفیری در تقسیم بندی امور، به «ما لا يقدر عليه إلا الله» و «ما يقدر عليه غير الله»!!!
وهابیت تکفیری افعال انسان ها را به دو قسم تقسیم کردند که اگر فعلی را تحت قدرت بنده ای باشد از کسی بخواهی شرک نیست ولی اگر فعلی را که تحت قدرت بنده ای نباشد از کسی بخواهی شرک است. آیا این تقسیم بندی وهابیت مشروع است یا بدعت است؟؟
پاسخ
متاسفانه وهابیت تکفیری بدعتی در افعال بندگان ایجاد کردند که لازمه این تقسیم، شرکی بودن عمل کسانی که چنین نگاهی دارند، است. و این تقسیم بندی بدعت و مشروع نیست و در پاسخ آنها گفته می شود:
اولا: چنین تقسیمی به این معنا است که آن دستۀ از امور، ما یقدر علیه غیر الله باشد! و لازمۀ آن، این است که آنها غیر خداوند را در قدرت داشتنشان بر انجام آن امور شریک خداوند متعال قرار بدهند، در حالی که هیچ مخلوقی، قادر به انجام هیچ عملی ولو پلک زدن، بصورت قائم به ذات خود و مستقل از خداوند متعال نیست.
از این جهت وهابیت به تبعیت از معتزله، خداوند متعال را تنها در قدرت داشتنش بر انجام امور بسیار محدودی، یکتا قرار میدهند و خداوند متعال را در اینکه به تنهایی بر همه چیز قدرت داشته باشد، یکتا قرار نمیدهند، بلکه در کمال شگفتی و با اینکه شعار توحید ناقصشان گوش همه را کر کرده است، اما معتقد هسند که تنها دستهای بسیار محدود از افعال و امور هستند که ما لا یقدر علیه إلا الله است و مابقی امور و افعال را ما یقدر علیه غیر الله میدانند (یعنی غیر خدا نیز بر انجام آن قادر و توانا است)، و با این شرک صریح و زشتی که دارند دم از توحید زده و مخالفانشان را متهم به شرک میکنند در حالی که خودشان اولی تر به شرک هستند.
ثانیا: در آن دسته از اموری که وهابیت تنها و فقط آن امور را ما لا یقدر علیه إلا الله میداند، پس نسبتدادن انجام آن امور به غیر الله، مطلقا شرک نیست، بلکه تنها در صورتی که آن غیر الله را در انجام آن امور، قائم به ذات خود و مستقل از الله بداند شرک خواهد بود، اما اگر آن مخلوق را تنها سببی بداند و خالق آن فعل را حقیقتا الله بداند، پس این شرک نیست همانند عیسی (علیه السلام) که مرده را زنده میکرد و مریضی کور و پیسی را درمان میکرد و ... .
ثالثا: اموری که وهابیت آنها را جزو ما یقدر علیه غیر الله میداند، نیز تنها در صورتی شرک نخواهد بود که مخلوق را در انجام آن امور سبب بداند، وگرنه عملی مانند پلکزدن که به ظاهر در مقدور انسان است، یا بلند کردن یک لیوان آب یا دیگر اموری که وهابیت آن را ما یقدر علیه غیر الله میداند، در صورتی که شخص معتقد باشد آن مخلوق قائم به ذات خود و مستقل از خداوند بر انجام آن قادر است، پس بدون شک او خالقی غیر خداوند متعال را ثابت کرده است و این همان مذهب معتزله است که امروزه مذهب معتزله با تلفیق شدنش با مذهب خوارج، در لباس وهابیت ظاهر گشته است!
بنابراین تقسیم امور به «ما لا یقدر علیه إلا الله و ما یقدر علیه غیر الله»، باطل است، چون هیچ کاری در مقدور هیچ مخلوقی نیست مگر اینکه خداوند متعال آن را مشیت نموده باشد. و خطا نمودن در سبب دانستن یک مخلوق در انجام یک عمل، (و فرقی نمیکند که آن عمل چه باشد) هرگز شرک نخواهد بود، چون شرک با سبب دانستن، قابل جمع شدن نیست.
رابعا: گرچه باطل بودن این نوع تقسیمبندی وهابیت را ثابت کردیم، اما به فرض اینکه چنین تقسیم بندی درست باشد، پس باید منظور کسی که عبارت: «ما لا یقدر علیه إلا الله» را میگوید، این باشد که انجام آن امور بر سبیل استقلالیت و من دون الله در قدرت کسی جز خداوند متعال نیست، نه اینکه منظورش از گفتن آن عبارت این باشد که سبب دانستن یک مخلوق در آن امور شرک است!
من تحدی میکنم یک فعل از آن افعالی که وهابیت آن را «ما لا یقدر علیه إلا الله» میداند ذکر کند که خداوند متعال آن فعل را هیچ گاه با سبب قرار دادن هیچ مخلوقی، انجام نداده باشد.
پس اگر خلق کردن و زنده کردن مرده و شفا دادن را ذکر کنند، پس عیسی (علیه السلام) در این امور سبب قرار داده شد. چنانکه خداوند متعال میفرماید:
﴿وَرَسُولًا إِلَى بَنِي إِسرَءِيلَ أَنِّي قَد جِئتُكُم بَِايَة مِّن رَّبِّكُم أَنِّي أَخلُقُ لَكُم مِّنَ ٱلطِّينِ كَهَيَةِ ٱلطَّيرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيرَا بِإِذنِ ٱللَّهِ وَأُبرِئُ ٱلأَكمَهَ وَٱلأَبرَصَ وَأُحيِ ٱلمَوتَى بِإِذنِ ٱللَّهِ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُم إِنَّ فِي ذَلِكَ لَأيَة لَّكُم إِن كُنتُم مُّؤمِنِينَ٤٩﴾ [آل عمران: 49]
«و (او را به عنوان) پیامبری به سوی بنی اسرائیل (میفرستد که او به آنان میگوید:) من از سوی پروردگارتان برایتان نشانهای آوردهام، من از گِل برای شما (چیزی) به شکل پرنده خلق میکنم، آنگاه در آن میدمم، پس به اذن الله پرندهای میشود و به اذن الله کور مادر زاد و مبتلایان به برص (پیسی) را بهبودی میبخشم، و مردگان را زنده میکنم، و از آنچه میخورید و در خانههایتان ذخیره میکنید؛ به شما خبر میدهم، مسلماً در اینها، نشانهای برای شماست اگر ایمان داشته باشید».
و اگر رزق و روزی دادن را ذکر کنند، پس هر یک از ما میتواند سببی در روزی دادن به دیگران باشد؛ چنانکه خداوند متعال میفرماید:
﴿وَلَا تُؤتُواْ ٱلسُّفَهَاءَ أَموَلَكُمُ ٱلَّتِي جَعَلَ ٱللَّهُ لَكُم قِيَما وَٱرزُقُوهُم فِيهَا وَٱكسُوهُم وَقُولُواْ لَهُم قَولا مَّعرُوفا﴾ [النساء: 5]؛ «و اموال خود را که الله آن را وسیله قوام (زندگی) شما قرار دادهاست، به سفیهان (و کم خردان) ندهید، و از آن، به آنها روزی دهید، و آنان را لباس بپوشانید، و با آنان سخن شایسته بگویید».
و میفرماید: ﴿وَإِذَا حَضَرَ ٱلقِسمَةَ أُوْلُواْ ٱلقُربَى وَٱليَتَمَى وَٱلمَسَكِينُ فَٱرزُقُوهُم مِّنهُ وَقُولُواْ لَهُم قَولا مَّعرُوفا﴾ [النساء: 8]؛ «و هرگاه، خویشاوندان و یتیمان و مستمندان بر تقسیم (میراث) حاضر شدند، از آن (اموال) به آنان روزی بدهید، و با آنان بطور شایسته و نیک سخن بگویید».
و اگر قبض و گرفتن روح و میراندن را ذکر کنند، پس ملک الموت در آن سبب قرار داده شده است. چنانکه میفرماید: ﴿قُل يَتَوَفَّیكُم مَّلَكُ ٱلمَوتِ ٱلَّذِي وُكِّلَ بِكُم ثُمَّ إِلَى رَبِّكُم تُرجَعُونَ﴾ [السجدة: 11]؛ «(ای پیامبر!) بگو: فرشتۀ مرگ که بر شما گماشته شده، جانتان را میگیرد، سپس به سوی پروردگارتان باز گردانده میشوید».
و اگر هدایتکردن و بیرون آوردن از تاریکیها به سوی نور را ذکر کنند، پس رسول خدا صلی الله علیه وسلم سببی در هدایت کردن قرار داده شده است چنانکه میفرماید: ﴿وَإِنَّكَ لَتَهدِي إِلَى صِرَاط مُّستَقِيم﴾ [الشورى: 52]؛ «و مسلماً تو (ای پیامبر) به راه راست هدایت میکنی».
و دربارۀ موسی (علیه السلام) میفرماید: ﴿وَلَقَد أَرسَلنَا مُوسَى بَِايَتِنَا أَن أَخرِج قَومَكَ مِنَ ٱلظُّلُمَتِ إِلَى ٱلنُّورِ﴾ [إبراهيم: 5]؛ «و به راستی ما موسی را با نشانههای خود فرستادیم، (و به او دستور دادیم) که: قومت را از تاریکیها به روشنایی بیرون آر».
و اگر بخشیدن فرزند را ذکر کنند، پس خداوند متعال، جبرئیل علیه السلام را سببی در آن قرار داده است و میفرماید: ﴿قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَما زَكِيّا﴾ [مريم: 19]؛«(جبرئیل) گفت: یقیناً من فرستادۀ پروردگار تو هستم، تا پسر پاکیزهای به تو ببخشم».
و اگر تدبیر امور را ذکر کنند، پس فرشتگان را سببی در آن قرار داده است، چنانکه میفرماید: ﴿فَٱلمُدَبِّرَتِ أَمرا﴾ [النازعات: 5]؛ «و سوگند به فرشتگانی که کارها را تدبیر میکنند».
پس وهابیت فعلی یا امری را برای ما ذکر کنند که خداوند متعال هیچ مخلوقی را هیچ وقت در انجام دادن آن فعل، سبب قرار نداده باشد.
خلاصه اینکه تقسیم نمودن امور توسط وهابیت تکفیری به اینکه تنها بعضی از امور «ما لا یقدر علیه إلا الله» است، باطل بوده و لازمهاش شرک است، چون مخلوقات را در بخش دیگر امور شریک خداوند متعال در قدرت داشتنشان بر انجام آن امور دانستهاند که این همان مذهب معتزله است. و صحیح این است که هیچ امری و هیچ کاری، ولو پلک زدن و نفس کشیدن باشد، انسان نمیتواند قائم به ذات خود و مستقل از خداوند متعال آن را انجام بدهد. و به این شکل ناقص بودن توحید وهابیت آشکار میگردد و توحید حقیقی این است که بنده معتقد باشد که لا حول ولا قوة إلا بالله، یعنی هیچ مخلوقی، هیچ توان و قدرتی بر انجام هیچ کاری ندارد مگر اینکه الله متعال آن را خواسته باشد.
بر گرفته از کتاب «هداية الخوارج في تصحيح الکوارث»، از مجاهد دین، ج 10 ص 42-45.